غم‌ و شادی‌ از دیدگاه‌ مولانا
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 274
بازدید کل : 47711
تعداد مطالب : 49
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

science home
خانه علوم
13 شهريور 1391برچسب:, :: 11:48 ::  نويسنده : محمدرضا

غم‌ و شادی‌ از   انفعالات‌ و کیفیات‌ نفسانی‌ محسوب‌ می‌شوند؛ غم‌نتیجه تأثر نفس‌ است‌ از حصول‌ امری‌ مکروه‌، و شادی‌ زاده‌ تأثر آن‌ ازامری‌ مطلوب‌ و دوست‌داشتنی‌. درروایات‌ و احادیث‌ آمده‌ است‌ که‌معصومان‌ و مؤمنان‌ حزن‌ و اندوهشان‌ در دل‌ است‌ و شادمانی‌ وسرور درچهره‌شان‌. 
برآنیم‌ تا درباره‌ تلقّی‌ و دیدگاه‌ حضرت‌ مولاناجلال‌الدّین‌، درباره‌ غم‌ و شادی‌ ومعانی‌ و مفاهیم‌ مختلف‌ آن‌ سخنی‌کوتاه‌ به‌ میان‌ آید؛ بر این‌ اساس‌، ابتدا به‌ غم‌ و متفرّعات‌ آن‌ازقبیل‌: عوامل‌ غم‌، عوامل‌ برطرف‌کننده‌ غم‌، انواع‌ غم‌ و ...پرداخته‌، سپس‌ به‌ واژه‌ شادی‌ ومتفرّعات‌ آن‌ از قبیل‌: عوامل‌ شادی‌،عوامل‌ ثبات‌ در شادی‌، جلوه‌های‌ شادی‌ و ... می‌پردازیم‌.
واژه‌ شادی‌ واژه‌ای‌ فارسی‌ است‌ که‌ در معنای‌ حاصل‌ مصدری‌ به‌ کار می‌رود.
▪مهم‌ترین‌برابرهای‌ آن‌ عبارت‌اند از: شادمانی‌، خوشحالی‌، بهج‌، بهجت‌،استبهاج‌، بشاشت‌، مسرّت‌، نشاط‌،طرب‌، ارتیاح‌، وجد، انبساط‌، سرور،فرح‌، سرّاء، مرحان‌، خوشدلی‌، رامش‌، مقابل‌ غم‌ و اندوه‌،سوگ‌، تیمار،کروز و کروژ و ... که‌ بعضی‌ از این‌ واژه‌ها عربی‌ است‌ و در قرآن‌ نیزبه‌ کار رفته‌ است‌.
و امّا واژه‌ غم‌ که‌ کوتاه‌شده‌ غم‌ّ ( با میم‌مشدّد ) است‌، لفظی‌ عربی‌ و کلمه‌ای‌ قرآنی‌ می‌باشد. این‌واژه‌ درپارسی‌ به‌ تخفیف‌ میم‌ استعمال‌ می‌شود و در هر دو زبان‌ تازی‌ و پارسی‌در معنای‌ اسمی‌ ومصدری‌ به‌ کار می‌رود.
▪ مهم‌ترین‌ برابرهای‌ آن‌عبارت‌اند از: حزن‌، اندوه‌، کرب‌، گرم‌، تیمار،خَدوک‌، حَزَن‌، کمَد،حَوبه‌، مَعطاء، اندیشه‌، نَجد، خُیس‌، شَجَن‌، فَرَم‌، زَلَه‌، غُمَّه‌ وغُصّه‌، آدرنگ‌ وآذرنگ‌ و ... .
اصولاً باید گفت‌ غم‌ و شادی‌ ازانفعالات‌ و کیفیات‌ نفسانی‌ محسوب‌ می‌شوند؛ غم‌ نتیجه‌ تأثّرنفس‌ است‌از حصول‌ امری‌ مکروه‌، و شادی‌ زاده‌ تأثّر آن‌ از امری‌ مطلوب‌ ودوست‌داشتنی‌. درروایات‌ و احادیث‌ آمده‌ است‌ که‌ معصومان‌ و مؤمنان‌حزن‌ و اندوهشان‌ در دل‌ است‌ و شادمانی‌ وسرور در چهره‌شان‌. درباره‌امام‌ علی‌ ( ع‌ ) هم‌ می‌گویند که‌ پس‌ از درگذشت‌ حضرت‌ پیامبر ( ص‌ )وفاطمه‌ ( س‌ ) بسیار محزون‌ شدند. حضرت‌ علی‌ ( ع‌ ) می‌فرماید که‌: «امّا حُزنی‌ فَسرْمَدُ» یعنی‌: حزن‌ من‌ محصول‌ عواطف‌ جاودانی‌ من‌ است‌.
در این‌ مقاله‌ برآنیم‌ تا درباره‌ تلقّی‌ و دیدگاه‌ حضرت‌ مولاناجلال‌الدّین‌، درباره‌ غم‌ و شادی‌ ومعانی‌ و مفاهیم‌ مختلف‌ آن‌ سخنی‌کوتاه‌ به‌ میان‌ آید؛ بر این‌ اساس‌، ابتدا به‌ غم‌ و متفرّعات‌ آن‌ازقبیل‌: عوامل‌ غم‌، عوامل‌ برطرف‌کننده‌ غم‌، انواع‌ غم‌ و ...پرداخته‌، سپس‌ به‌ واژه‌ شادی‌ ومتفرّعات‌ آن‌ از قبیل‌: عوامل‌ شادی‌،عوامل‌ ثبات‌ در شادی‌، جلوه‌های‌ شادی‌ و ... می‌پردازیم‌.
● عوامل‌ غم‌:
▪از نظر مولانا عوامل‌ غم‌ اعم‌ّ از نوع‌ محمود یا نامحمود آن‌، می‌تواندمختلف‌ باشد که‌ در اینجابه‌ تعدادی‌ از آنها اشاره‌ می‌شود:
۱) غرور و خودبینی‌:
ازآنجا که‌ انسان‌ مغرور، همه‌ چیز را برای‌ خود و در خدمت‌خویشتن‌می‌خواهد، چنین‌ می‌اندیشد که‌ همه‌ امور مورد علاقه‌اش‌ بایدبرای‌ او نه‌ تنها فراهم‌ باشد، بلکه‌ اززوال‌ و نیستی‌ هم‌ به‌ دور باشد؛پس‌ وقتی‌ که‌ با نبود آنها روبه‌رو می‌شود، دچار غم‌ و اندوه‌می‌گردد.
از بخار و گردِ بود و باد ماست‌
این‌ همه‌ غم‌ها که‌ اندر سینه‌هاست‌
۲) جفا کردن‌ با عقل‌ کل‌ و فرورفتن‌ در معاصی‌ و شهوات‌:
مقصوداز عقل‌ کل‌ خداوند است‌.مولانا عقیده‌ دارد که‌ مجموع‌ عالم‌، صورت‌ عقل‌کل‌ّ است‌؛ چون‌ با عقل‌ کل‌ به‌ کژروی‌ جفا کردی‌،صورت‌ عالم‌ تو را غم‌فزاید. ...
۳) دوری‌ از معشوق‌ و اصل‌ خود و اسیر صفات‌ سفلی‌ شدن‌: در دفتر دوم‌ چنین‌ آمده‌ که‌:
کی‌ فراق‌ روی‌ شاهان‌ زآن‌ کم‌ است‌؟
چون‌ نتیجه‌ی‌ْ هجر همراهان‌ غم‌ است‌
مولاناهنگام‌ تشبیه‌ روح‌ انسان‌ به‌ پرنده‌ای‌ که‌ از هوای‌ قابل‌ پرواز خودجدا مانده‌ و اسیر زمین‌شده‌ و بدین‌ سبب‌ دچار غصّه‌ و اندوه‌ گشته‌است‌، می‌گوید:
باشد اندر غصّه‌ و درد و حنین‌
مرغ‌ پرّنده‌ چو ماند در زمین‌
۴) آرزوهای‌ دراز:
درنظر مولانا، یکی‌ از علل‌ غم‌، طول‌ امل‌ است‌ و ترس‌ از طول‌ امل‌ درکلام‌حضرت‌ علی‌ ( ع‌ ) هم‌ آمده‌ است‌: « وَ اِن‌َّ أَخْوَف‌َ مَاأَخَاف‌ُ عَلَیکم‌ْ اِثْنَتَان‌ِ أَتِّبَاع‌ُ الْهَوی‌وَ طُول‌ُالاَْمَل‌ِ.»۵ من‌ بر شما از دو چیز بیشتر می‌ترسم‌؛ دنبال‌ هوای‌ نفس‌رفتن‌ و آرزوی‌ دراز در سر پختن‌. مولانا هم‌ می‌فرماید:
از بلای‌ نفس‌ پرحرص‌ و غمان‌
آدمی‌ را عجز و فقر آمد امان‌
که‌ بدان‌ خو کرده‌ است‌ آن‌ صید غول‌
آن‌ غم‌ آمد زآرزوهای‌ فضول

    دکتر محمّدرضا برزگر خالقی‌
این متن بخشی ازمقاله «غم‌ و شادی‌ از دیدگاه‌ مولانا» است که توسط دکتر محمّدرضا برزگرخالقی‌ در «همایش آموزه‌های مولانا برای انسان معاصر» ارائه شده است. 




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب